تعداد بازديد 344
|
نويسنده |
پيام |
Yass18
ارسالها : 983
عضويت: 23 /2 /1392
محل زندگي: جهرم
|
مقدمه
تمام انسانها در زندگى خويش از فراز و نشيب برخوردارند و با مشكلات مختلفى مواجهند .افراد معمولا در برخورد با مشكل دچار ضعف و ناتوانى مىگردند و سعى مىكنند با كمك و راهنمايى درد آشنايان خود را از مهلكه نجات دهند و با يافتن " الگوها " در هر زمينهاى ، و سپس تبعيت از آن ، وظايف خويشتن را بخوبى انجام دهند و مشكلات و دردهاى خويش را تسكين بخشند .
يكى از اين اسوهها پيامبراكرم ( ص ) است كه قرآن مجيد هم اين حضرت را به همين نام معرفى مىفرمايد .بجز رسول خدا ( ص ) اگر به دنبال " الگوى " ديگر و جانشين براى آن حضرت
باشيم ، به پيشواى بزرگى همچون مولاى متقيان حضرتعلى ( ع ) خواهيم رسيد ، و چه زيباست كه براى پذيرش اخلاق و رفتار حسنه ايشان ، زندگى پر فراز و نشيب و سراسر شگفتى آن حضرت را مرور كنيم .
كيفيت ولادت
حضرتعلى ( ع ) نخستين فرزند خانواده هاشمى است كه پدر و مادر او هر دوفرزند هاشماند . پدرش ابوطالب فرزند عبدالمطلب فرزند هاشم بن عبدمناف است و مادر او فاطمه دختر اسد فرزند هاشم بن عبدمناف مىباشد .
خاندان هاشمى از لحاخ فضائل اخلاقى و صفات عاليه انسانى در قبيله قريش و اين طايفه در طوايف عرب ، زبانزد خاص و عام بودهاست . فتوت ، مروت ، شجاعت و بسيارى از فضايل ديگر اختصاص به بنىهاشم داشته است . يك از اين فضيلتها در مرتبه عالى در وجود مبارك حضرتعلى ( ع ) موجود بودهاست .
فاطمه دختر اسد به هنگام درد زايمان راه مسجدالحرام را در پيش گرفت و خود را به ديوار كعبه نزديك ساخت و چنين گفت : " خداوندا ! به تو و پيامبران و كتابهايى كه از طرف تو نازل شدهاند
و نيز به سخن جدم ابراهيم سازنده اين خانه ايمان راسخ دارم .
پرودگارا ! به پاس احترام كسى كه اين خانه را ساخت ، و به حق " كودكى كه در رحم من است ، تولد اين كودك را بر من آسان فرما ! لحظهاى نگذشت كه ديوار جنوب شرقى كعبه در برابر ديدگان عباس بن عبدالمطلب و يزيد بن تعف شكافتهشد . فاطمه وارد كعبه شد ، و ديوار به هم پيوست . فاطمه تا سه روز در شريفترين مكان گيتى مهمان خدا بود . و نوزاد خويش سه روز پس از سيزدهم رجب سىام عام الفيل فاطمه را به دنيا آورد .
دختر اسد از همان شكاف ديوار كه دوباره گشوده شدهبود بيرون آمد و گفت : " پيامى از غيب شنيدم كه نامش را " على " بگذار . "
دوران كودكى
حضرتعلى ( ع ) تا سه سالگى نزد پدر و مادرش بسر برد و از آنجا كه خداوند مىخواست ايشان به كمالات بيشترى نائل آيد ، پيامبر اكرم ( ص ) وى را از بدو تولد تحت تربيت غير مستقيم خود قرار داد .
تا آنكه ، خشكسالى عجيبى در مكه واقع شد . ابوطالب عموى پيامبر ، با چند فرزند با هزينه سنگين زندگى روبرو شد . رسولاكرم ( ص ) با مشورت عموى خود عباس توافق كردند كه هر يك از آنان فرزندى از ابوطالب را به نزد خود ببرند تا گشايشى در كار ابوطالب باشد . عباس ، جعفر را و پيامبر ( ص ) ، على ( ع ) را به خانه خود بردند .
به اين طريق حضرتعلى ( ع ) به طور كامل در كنار پيامبر قرار گرفت . على ( ع ) آنچنان با پيامبر ( ص ) همراه بود ، حتى هرگاه پيامبر از شهر خارج مىشد و به كوه و بيابان مىرفت او را نيز همراه خود مىبرد .
بعثت پيامبر ( ص ) و حضرتعلى ( ع )
شكى نيست كه سبقت در كارهاى خير نوعى امتياز و فضيلت است . و خداونددر آيات بسيارى بندگانش را به انجام آنها ، و سبقت گرفتن بر يكديگر دعوت فرمودهاست . از فضايل حضرتعلى ( ع ) است كه او نخستين فرد ايمان آورنده به پيامبر ( ص ) باشند . ابنابىالحديد در اين باره مىگويد : بدان كه در ميان اكابر و بزرگان و متكلمين گروه " معتزله " اختلافى نيست كه علىبنابيطالب نخستين فردى است كه به اسلام ايمان آورده و پيامبر خدا را تاييد كردهاست .
حضرتعلى ( ع ) نخستين ياور پيامبر ( ص )
پس از وحى خدا و برگزيده شدن حضرتمحمد ( ص ) به پيامبرى و سه سالدعوت مخفيانه ، سرانجام پيك وحى فرا رسيد و فرمان دعوت همگانى دادهشد . در اين ميان تنها حضرتعلى ( ع ) مجرى طرحهاى پيامبر ( ص ) در دعوت الهيش و تنها همراه و دلسوز آن حضرت در ضيافتى بود كه وى براى آشناكردن خويشاوندانش با اسلام و دعوتشان به دين خدا ترتيب داد .
در همين ضيافت پيامبر ( ص ) از حاضران سؤوال كرد : چه كسى از شما مرا در اين راه كمك مىكند تا برادر و وصى و نماينده من در ميان شما باشد ؟
فقط على ( ع ) پاسخ داد : اى پيامبر خدا ! من تو را در اين راه يارى مىكنم پيامبر ( ص ) بعد از سه بار تكرار سؤوال و شنيدن همان جواب فرمود : اى خويشاوندان و بستگان من ، بدانيد كه على ( ع ) برادر و وصى و خليفه پس از من در ميان شماست .
از افتخارات ديگر حضرت على ( ع ) اين است كه با شجاعت كامل براى خنثى كردن توطئه مشركان مبنى بر قتل رسول خدا ( ص ) در بستر ايشان خوابيد و زمينه هجرت پيامبر ( ص ) را آماده ساخت .
حضرتعلى ( ع ) بعد از هجرت
بعد از هجرت حضرتعلى ( ع ) و پيامبر ( ص ) به مدينه دو نمونه ازفضايل على ( ع ) را بيان مىنمائيم : 1 - جانبازى و فداكارى در ميدان جهاد : حضور وى در 26 غزوه از 27 غزوه پيامبر ( ص ) و شركت در سريههاى مختلف از افتخارات و فضايل آن حضرت است . 2 - ضبط و كتابت وحى ( قرآن ) كتابت وحى و تنظيم بسيارى از اسناد تاريخى و سياسى و نوشتن نامههاى تبليغى
و دعوتى از كارهاى حساس و پرارج امام ( ع ) بود . ايشان آيات قرآن چه مكى و چه مدنى ، را ضبط مىكرد . به همين علت است كه وى را از كاتبان وحى و حافظان قرآن به شمار مىآورند .
در اين دوران بود كه پيامبر ( ص ) فرمان اخوت و برادرى مسلمانان را صادر فرمود و با حضرتعلى ( ع ) پيمان برادرى و اخوت بست و به حضرتعلى ( ع ) فرمود : " تو برادر من در اين جهان و سراى ديگر هستى . به خدايى كه مرا به حق برانگيختهاست ... تو را به برادرى خود انتخاب مىكنم ، اخوتى كه دامنه آن هر دو جهان را فرا گيرد . "
حضرتعلى ( ع ) داماد رسولاكرم ( ص )
عمر و ابوبكر با مشورت با سعد معاذ رئيس قبيله اوس دريافتند جزعلى ( ع ) كسى شايستگى زهرا ( س ) را ندارد . لذا هنگامى كه على ( ع ) در ميان نخلهاى باغ يكى از انصار مشغول آبيارى بود موضوع را با ايشان در ميان نهادند و ايشان فرمود :
دختر پيامبر ( ص ) مورد ميل و علاقه من است . و به سوى خانه رسول به راه افتاد .
وقتى به حضور رسولاكرم ( ص ) رسيد ، عظمت محضر پيامبر ( ص ) مانع از آن شد كه سخنى بگويد ، تا اينكه رسولاكرم ( ص ) علت رجوع ايشان را جويا شد و حضرتعلى ( ع ) با تكيه به فضايل و تقوا و سوابق درخشان خود در اسلام فرمود : " آيا صلاح مىدانيد كه فاطمه را در عقد من درآوريد ؟ " پس از موافقت حضرت زهرا ( س ) آن حضرت به دامادى رسول اكرم ( ص )
نائل آمدند .
غدير خم
پيامبر ( ص ) بعد از اتمام مراسم حج در آخرين سال عمر پربركتش درراه برگشت در محلى به نام غديرخم در نزديكى جحفه دستور توقف داد ، زيرا پيك وحى فرمان دادهبود كه پيامبر ( ص ) بايد رسالتش را به اتمام برساند .
پس از نماز ظهر پيامبر ( ص ) بر بالاى منبرى از جهاز شتران رفت و فرمود : " اى مردم ! نزديك است كه من دعوت حق را لبيك گويم و از ميان شما بروم درباره من چه فكر مىكنيد ؟ "
مردم گفتند : " گواهى مىدهيم كه تو آيين خدا را تبليغ مىكردى "
پيامبر فرمود : " آيا شما گواهى نمىدهيد كه جز خداى يگانه ، خدايى نيست و محمد بنده خدا و پيامبر اوست ؟ "
مردم گفتند : " آرى ، گواهى مىدهيم . "
سپس پيامبر ( ص ) دست حضرتعلى ( ع ) را بالا گرفت و فرمود :
" اى مردم ! در نزد مؤمنان سزاوارتر از خودشان كيست ؟ "
مردم گفتند : " خداوند و پيامبر او بهتر مىدانند . "
سپس پيامبر فرموند : " اى مردم ! هر كس من مولا و رهبر او هستم ، على هم مولا و رهبر اوست . "
و اين جمله را سه بار تكرار فرمودند . بعد مردم اين انتخاب را به حضرتعلى ( ع ) تبريك گفتند و با وى بيعت نمودند .
حضرتعلى ( ع ) بعد از رحلت رسولاكرم ( ص )
پس از رحلت رسولاكرم ( ص ) به علت شرايط خاصى كه بوجود آمدهبود ،حضرتعلى ( ع ) از صحنه اجتماع كناره گرفت و سكوت اختيار كرد. نه در جهادى شركت مىكرد و نه در اجتماع به طور رسمى سخن مىگفت . شمشير در نيام كرد و به وظايف فردى و سازندگى افراد مىپرداخت .
فعاليتهاى امام در اين دوران به طور خلاصه اينگونه است :
1 - عبادت خدا آنهم در شان حضرت على ( ع )
2 - تفسير قرآن و حل مسائل دينى و فتواى حكم حوادثى كه در طول 23 سال
زندگى پيامبر ( ص ) مشابه نداشت .
3 - پاسخ به پرسشهاى دانشمندان ملل و شهر
|
یکشنبه 29 اردیبهشت 1392 - 01:41 |
|
برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.